مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

شما نوشته اید – تصمیمات مدیران پس از خصوصی سازی در شان مخابرات نبوده است.

[box]مخابرات ما – وضعیت امروز ما حاصل تصمیمات مدیریتی است.نویسنده با جزئیات به تحلیل موضوع پرداخته است.ضمن تشکر از او، بخاطر زحمت زیادی که کشیده است شما را به خواندنش دعوت میکنیم.[/box]

[box]

 

حق بین

۱۳۹۶/۰۶/۳۱ در ۴:۴۶ ب٫ظ

شما نوشته اید -در این ۸ سال و اندی که گذشت چه بر روز مخابرات و مخصوصا پرسنل آن آمد !

سلام بر سر دبیر عزیز وخوانندگان محترم سایت مخابرات ما
مدتها بود که قلم را شکسته ،لبها را دوخته وتنها چشم وگوش را برای خواندن وشنیدن ودل را برای غصه خوردنِ اخبار وحوادث مخابرات به کار می گرفتم ،سو سوی امیدی که در سال گذشته با تغییر مدیریت شرکت پدید آمد با عملکرد انفعالی آنان به تدریج به خاموشی گرایید وحال سرخورده از بحرانهای موجود عقده گشوده وقلم شکسته را به دست می گیرم .
بحران نارضایتی کارکنان رسمی ،اعتراضات کارگزاران روستایی ،تجمعات کارکنان بخش خصوصی وپیمانکاری ، ناخشنودی بازنشستگان ،حضورمدام نیروها در کریدورهای ادارات کار،عدم توازن درآمد وهزینه در بخش تلفن ثابت ،کاهش شدید نقدینگی وسرمایه در گردش ،مرگ تدریجی انگیزه در سطوح مختلف کارکنان ،مستهلک شدن مراکز و شبکه کابل وزیان ده شدن استانها و بسیاری دیگر مرهون عملکرد مدیران است که همواره سکوت وسکون آنها را بهمراه داشته ودارد . اگر چه همسو با انصاف نیست که بار تمام این معضلات را در جامعه سیاست زده کنونی بر دوش آنان بگذاریم اما مطابق انصاف است که تصمیمات آنها را در مقاطع بعد از خصوصی سازی در شان ومنزلت یک شرکت عظیم مثل مخابرات ایران ندانیم ،بعنوان نمونه
۱-تصمیم مدیران اولیه بعد از خصوصی سازی به تهیه صورتهای مالی در فروردین وتشکیل مجمع عمومی و تقسیم سود در اردیبهشت که هنوز نیز ادامه دارد نه در کشور که در هیچ جای دنیا سابقه نداشته و ندارد ، خالی کردن حسابهای بانکی وتوزیع آن ومتعاقبش اخذ وام هایی با بهره بالا شرکت را نیمه جان کرده ومی کند ،مضاف بر آنکه برای نیل به این هدف هزینه های گزافی بر شرکت تحمیل گردید و می گردد وبه جرات میتوان گفت مادر بخش اعظمی از مشکلات فعلی همین یک تصمیم است .
۲-خودمحوری وناتوانی در گفتگو از بارزترین مولفه های مدیران اولیه است ،تا جایی که قریب هفت سال بعد از خصوصی سازی ریالی به نرخ پالس اضافه نگردید که هیچ ؛قانونی در مجلس تصویب شد که هشتهزار کارگزار را به شرکت خصوصی مخابرات تحمیل نمودند،ماجرایی که کماکان گریبانگیر ویقینا به این زودی ها حتی با برآورده شدن خواست فعلیشان به پایان نخواهد رسید ،اینکه این عده مستحق حمایت قانون برای تثبیت وامنیت شغلی خود بودند قطعی ومسلم است ،اما تصمیم سازی مجلس وتحمیل بار مالی صدمیلیونی در سال بدون اعطای مابه ازایی از طرف دولت منصفانه نبود .
۳-فقدان توانایی در گفتگو وارتباط وشاید غرور کاذب در سالهای ابتدایی واگذاری ،منجر به قطع همکاری بین مخابرات ودولت شد وبا نرخ سال ۹۰ حداقل سالانه ۲۰۰میلیارد تومان درآمد ناشی از نگهداری مراکز بین شهری (مایکروویو)از دست رفت وبعد از آن زیر ساخت حتی اجازه حضور مخابرات در مناقصات خود را نداد واین در حالی بود که اجاره لینکهای بین شهری از طرف زیر ساخت افزایش چشمگیری یافت وبعدها نیز تحت عنوان اینتر کانکشن قسمت زیادی از درآمد ثابت را سهم زیر ساخت کرد. جالب آنکه کارکنان زیر ساخت دولتی ماندند وسهام مخابرات نیز دریافت کردند.
۴-مدیران عامل استانها قبل وبعد از خصوصی سازی در بده بستانهای سیاسی واچتماعی وفامیلی ،نیروهایی که بعضا فاقد کیفیت وتخصص لازم بودند را به روش های مختلف ودر قالب پیمانکاری وارد شرکت نمودند ،بعضی در بدو ورود حتی دیپلم نداشتند وبعضی نیز مدارک نامرتبط و بعضی نیز بسیار موثرو کارآمد، وامروز شرکت با بیش از ۳۵۰۰۰نیرویی مواجه است که اکثرا دارای مدرک لیسانس به بالا بوده وتفکیک آنها سخت و جامه عمل پوشاندن به خواسته هایشان که انصافا به حق است کاری دشوار است ،از یکطرف آنها با حقوق زیر یک میلیون تومان امکان زندگی ندارند واز طرف دیگر شرکت نیز افزایش حقوق آنان را در توان خود نمی بیند واین ماجرا گره کوری شده است که باز کردن آن محتاج معجزه است .
۵-فروش ساختمانها ی اداری ،مهمانسراها و زمین ها وبعضا مراکزفنی برای کاهش هزینه وافزایش درآمد از افتخارات اولین مدیر عامل بعد از حصوصی سازی است ،اگر چه این روند در سالهای ۸۵و۸۶توسط دولت وقت باب شد اما هدف آن مصوبه اعطای وام مسکن به کارکنان از طریق صندوق پس انداز بود وامکان جایگزینی نیز بود ولی بعد از خصوصی سازی هدف صرفا تحصیل سود وتقسیم آن شد وهرگز یک متر زمین یا ساختمان جایگزین نگردید بجز ساختمان مخابرات ایران که در حال ساخت است .
۶-استراتژی باز خریدی مرخصی کارکنان تا تاریخ ۱۸/۰۸/۸۸ ازآن تصمیم های مسئله ساز بود.به باور آن مدیر مبلفی حدود ۳۰۰میلیارد تومان به کارکنان پرداخت واز دولت مطالبه می کردند ،غافل از آنکه نه تنها نتوانستند از دولت وصول کنند بلکه حجم قابل توجهی از نقدینگی شرکت را که میتوانست در توسعه به کار برده شود مصرف کردند وراه ادارات کار را به روی کارکنان گشودند وشکایت کردن را به آنان آموختند وجالب آنکه معاونت نیروی انسانی توصیه به شکایت مینمود وبعد از صرف ماهها انرژی وهزینه های دادرسی نهایتا به نقطه اول برگشته وتسلیم ادعای قانونی کارکنان شدند.
۷-انتخاب مدیران عامل وهیئت مدیره با محوریت نمایندگان مجلس ،خصوصی بودن مخابرات را به سخره می گرفت ،تا آنجا که صدای رئیس هیئت مدیره وقت مخابرات ایران درآورد ودر همین حال مدیر عامل از ناتوانی اکثر قریب به اتفاق مدیران عامل استانها سخن ها گفت واز ناتوانی خود در تغییر آنها شکوه می کرد ولی بازهم برای انتخاب مدیری نطر به امضا وتاییدیه اکثریت نمایندگان استان داشت .
۸-تسامح وجهت دار بودن سیستم بازرسی مخابرات ایران ،خیال مدیران استانی را برای انجام همه کاری راحت کرد و می کند ،سرمایه گذاریهای نامناسب وبدون بازده ،عزل ونصب های بی رویه ونامطمئن ، رعایت نکردن آیین نامه وبخشنامه ودستورالعمل ها ،از رونق انداختن شایسته سالاری ،بی انگیزه کردن کارکنان به طرق مختلف ،افزایش لاوصولی ،طولانی شدن مدت زمان رفع خرابی و….از آنها است .
۹- دستورالعمل بازنشستگی سال ۹۲اگرچه در جهت منافع کارکنان مشمول بود ،اما عدم محاسبه دقیق وتعیین بار مالی وتامین منابع آن معضلی شد که آب خوش از گلوی هیچ بازنشسته ای فرو نرفت وهنوز که هنوز است بسیاری شاکی وگلایه مندند ومیشد این موضوع را بهتر مدیریت کرد .
آنچه آمد وبسیاری که مجال طرحشان نیست ، بخشی از میراث مدیران قبل بود وانتظار می رفت مدیران جدید با در دست داشتن پروژه ره نگاشت روحی تازه درکالبد نیمه جان این زیبای خفته بدمند واین امید آنجا بیشتر شد که دولت با مخابرات همسو گردید ،نرخ تلفن افزایش یافت ،نمایندگان دولت در جلسات هیئت مدیره حضور یافتند ،رئیس هیئت مدیره از نمایندگان دولت شد ،مدیر عامل اختیار تام در اکثر زمینه ها از هیئت مدیره گرفت .وزیر در اکثر محافل وحتی مجلس شورا از مخابرات حمایت کرد .همراه اول انعطاف پذیرتر شد وسهم بیشتری در قبال نگهداری وتوسعه به استانها داد.مجمع عمومی با انحلال شرکتها موافقت کرد ومدیران عامل استانها حال به عنوان مدیر منطقه و بدون شراکت هیئت مدیره با فراغ بال به رتق و فتق امورمی پرداختند .
با این همه متاسفانه با گذشت ۱۶ماه تغییر قابل ملاحظه ای در امور مشاهده نمیشود.انگیزه کارکنان بازیابی نشد ،اعتماد آنان جلب نگردید ،حس همگرایی در آنان زنده نشد ،شایسته سالاری حاکم نشد ،جوانگرایی به فراموشی سپرده شد ،برنامه ای برای اصلاح امور ارائه نشد ،تغییر قوانین و لغو مصوبات قبل به نفع عده ای خاص تکرار شد ،مدیرعاملان بازنشسته وپاداش صدمیلیونی گرفته در چند استان با کارنامه نه چندان مطلوب با عقد قرارداد درهمان شغل ابقاء شدند ، مدیران بی انگیزه وبی برنامه و بالاتر از ۳۰سال خدمت کماکان به تعداد زیادی وجود دارند واراده ای برای تغییر آنها نیست ،اعتراضات گسترده تر شد ،حقوق ها همچنان با تاخیرپرداخت می شود ، بیمه های درمانی کارکنان با مشکل روبرو است ،با خاطیان وجاعلان آمار برخورد نشد ،سرمایه گذاریهای نا موفق ادامه یافت(ftth) و….
اعتقاد دارم برای مدیر، بازنشسته ،رسمی ،خصوصی ،کارگزار ،پیمانکار،مشتری،سهام دار ودر یک کلام هر آنکس بنحوی از این شرکت یا خدمات آن ارتزاق می کند و بهره می برد وجود یک مخابرات منضبط ،ثروتمند ،توانمند،به روز ،پیشتاز نعمت است ودر عجبم چرا عده ای این واقعیت را بر نمی تابند وبا مسامحه ودیگر روش ها قصد تضغیف و تخریب آن را دارند.
به امید سرافرازی و پایداری شرکت مخابرات
از سردبیر محترم وخوانندگان گرامی استدعا دارد بدون تعصب وورود به حاشیه ها در این بحث شرکت کرده ونظرات ارزشمند خود را اعلام فرمایند
یا حق

[/box]

 

813870cookie-checkشما نوشته اید – تصمیمات مدیران پس از خصوصی سازی در شان مخابرات نبوده است.

نظرات بسته شده است.