مخابرات ما (زبون دراز) – مدتی از دست من راحت بودید.اما امروز دیگر دیدم سکوت جایز نیست.خدا را خوش نمی اید این پاس زیبای اقای رئیس را کنج طاق دروازه نکوبیم!
ماجرا از این قرار است که آقای رئیس از شورای عالی تشکل ها، نمایندگان بازنشستگان و یک نفر دیگر (!) دعوت کرده به تهران بیایتد تا برای تحوه پرداخت مطالبات تصمیم بگیرند!
..ها ……… من هم وقتی این خبر را شنیدم، دقیقا و درست همین حس شما را پیدا کردم! حس بانویی که وسط اشپزخانه سوسک دیده عصبانی با دمپایی روی سرش ایستاده، یک چشمش را دوخته به سوسک تا فرار نکند، یک چشمش هم به در است تا شاید همسر گرامی پس از جیغ بنفش او، از در وارد شود و قتل سوسک را به گردن بگیرد!
ها … ! البته در بخشی از این حس با آقای رئیس شریک بودیم.از بخش … ( یک چشمش هم به در است تا شاید همسر گرامی پس از جیغ بنفش او، از در وارد شود و قتل سوسک را به گردن بگیرد!)
البته حالا نقش همسر سوسک کش رابدهید به تشکل ها و دوست خوب ما در دور و بر کمیسیون اصل ۹۰، تا شاید این سوسک بدشکل را طوری بکشند که همه شریک جرم باشند یا طوری آن را در ببرند که آب از آب تکان نخورد!
این مطالبات بازنشستگان و شاغلین عین همان سوسک بدهیبت است که مدیران و روسا و سهامداران مخابرات از دیدنش پرهیز دارند.سعی می کنند آن را ندیده بگیرند. البته حالا که مجبور به حذفش شده اند، می خواهند شریک جرمی پیدا کنند تا شاید با زدن دستی یا پایی از سوسک ماجرا فعلا ختم به خیر شود.بعدا هم یک سوسک زخمی و بدهیبت یک گوشه ای می افتد تا فراموش شود.
اما به عنوان زبون دراز و صاحب سبک در ارائه پیشنهادات خاص، به آقای رئیس پیشنهاد می کنیم به این مطالبات مثل یک سوسک بدهیبت نگاه نکند!بلکه آن را به عنوان فرصتی برای بهبود رابطه با شاغلین و بازنشستگان بقاپد!
حالا که:
- مجبور هستند پرداخت کنند
- حالا که پولش هم با تلاش دیگران رسیده
بلافاصله بدون جیغ و داد، بدون استفاده از هوشمندی خود، بدون درد و خونریزی این پول را به حساب مطالبات واریز کنند تا این سوسک بدهیبت بدون رویت بانوی منزل برودتوی چاه، یک سیفونی هم کشیده شود!
در این صورت آنچه می ماند خیر و خوبی و خوشی است. البته درد جدا شدن از این همه پول باقی می ماند که … قول می دهم به مرور … خوب خواهد شد!
راستش هنوز که چشم سردبیر این دور و برها نیست ، شاید بد نباشد یک توصیه هم بکنم به جمیع مدیران و موثران مخابرات از جمله آقای رئیس!
عزیزان! آن هوشی که از زمستان ۱۴۰۰ تا امروز، این همه آدم را به زیبایی کنار هم نشانده و به اقدام کشانده، انقدر هم خنگ نیست که نتواند بقیه راه را هم ادامه بدهد!آن هم راه آسفالته موجود را، با یک دو راهی کاملا معلوم!
- کمیسیون اصل ۹۰ و فشارهای دنده شکن و سخت آن برای سهامداران
- پرداخت مطالبات و کسب رضایت شاکیان پس از پرداخت (نه با برگزاری جلسه و قبل از پرداخت)
ما باشیم راه دوم را انتخاب می کنیم! از ما گفتن!
فقط زود این نوشته را بخوانید قبل از آنکه سردبیر از راه برسد و …! آخر هر وقت از این هوش حرف می زنم، می زند پس کله ام که “اسرار افشا کردی باز بی مزه!”
سلام سردبیر عزیز ، مطلبتون از مثال سوسک دمپایی بانوان اما عکسی که گذاشتید بیشتر شبیه زنبوره تا سوسک .😀😀😀
سلام
من نذاشتم
زبون دراز چون مثل زنبور نیش میزنه این عکسو گذاشته
سلام بر سردبیر گرامی و دست اندرکاران مگه میخوان مال خودشون رو بدن که زورشون میاد آخه اینا دیگه طمع چشم دلشون رو کور کرده این پول حق زحمتکشان این نهاد است چرا نمیتوانند از خودشان جدابش کنند روسا دندان طمع رو بکشید و دنبال نارضایتی وایجاد تتش نباشید اقایان بچه های مخابرات از حقشون نمیگذرند دیگه حتی مهلت هم نمیدهند اگر میخواهید در پست ومقامتان بمانید حداقل کاری کنید که بشه اخه هر دردی درمون داره جر حب مقام که هیچ علاجی نداره
سردبیر این تشنگان پول این همه پول مستشان کرده…این ها چمیدونند حقوق کارگر اداره کار چیه،خط فقر چیه..اینا عاشق زجر دادن هستند و بس
خیلی سیاه دیدین
همیشه آدم های صالح و درستکاری هستن که تمام برنامه های آدمهای نامناسب رو به هم میزنن
ممکنه همه جا یک کمیسیون اصل ۹۰ باشه که بخواد حق رو بگیره
….. همه پست ها را ارسال میکردی ………
دوست کم صبر من
اگر کامنتی بوده که نیومده روی سایت لابد اسمی داشته مشخصه ای داشته که بتونیم پیداش کنیم دیگه
یه چیزی ازش بگو ببینم چی شده
ولی جتی یه کامنت هم حذف نشده.
البته آینه خاصیت های زیادی داره یکیش اینه که جلوی خودت بگیری …