مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

طنز وارده – از رنجی که می بریم… از داستان مصوبه ۱۷ آذر!

طحیه و طنزیم!-مردانی

یک زبان دارم دو تا دندان لق— می زنم تا می توانم حرف حق
بنام خالق طنز…

گله و شکایت را از هر کجا آغاز کنیم شیرین است.ولی این بار اصل گله را به سمت کاغذ پاره ای به نام مصوبه ۱۷ آذر ببریم! این مرض موروثی است که تمام معاهدات و قطع نامه ها و تحریم ها و تهدید ها در قصبه ی ما به کاغذ پاره تعبیر می شود …!!! چون می شود راحت سرش دبه کرد! اصلاً خدا خالق دبه را بیامرزد.

همه برای ما دبه در آوردند ، از شرق و غرب و شمال و جنوب تا شرکت مخابرات ایران!

 

روزگارمان شده روزگار محصل درس خوان و سر به راهی که بهش وعده دادن در تابستان با شرط معدل و کارنامه ی درخشان برایش دوچرخه می خرند اما در ۱۷ آذر زدند زیر همه چیز! آقای مخابرات ایران و جناب مدیران ! خودتان را بگذارید جای ما؛چه حالی دارید؟ ما هم الان همان حال را داریم! خوب اگر چیزی هم به ما نسبت دادید اعم از بد و بیراه آن هم در آن حال ،  خودتانید!

 

وقتی وعده می دهید به آن وفا کنید یعنی به آنچه می گوئید و می نویسید و امضا میکنید، عمل بفرمائید! به این می گویند وفای به عهد!بچه های شما که ما باشیم از شما یاد می گیریم و یک روز که قرار است خوب و عاقلانه کار کنیم سر کار می آئیم و کار نمی کنیم! یا اصلاً دیگر سر کارتان می گذاریم و سرکار نمی رویم ! اسمش چی بود ؟ آهان ! اعتصاب اعتراضی خوبه؟ اونوقت سود شما میشه کشک! که می ریزید  تو دبه! نوش جان گوارای وجود.هزار بار سردبیر عزیز به من قلم خرد گفته اند که از این حرفها نزن بدآموزی دارد ولی چه کنم من هم مثل شما عاشق دبه ام و دوست دارم زیر گفته هایم بزنم دیوار حاشا بلنده مخابرات جان!!!

به نظرم مصوبه هفده آذر مخفف یک جمله ی بزرگ است که من از آن رمز گشایی می کنم ولی بعدش دبه در میاورم!

م: ما (مخابرات ایران)
ص : صود (سود)واقعی را در گول مالیدن با صلح  و شیره مالیدن صر کارگر می دانیم!
و: و در این راستا از هیچ اقدام دبه ای فرو گذار نمی کنیم!
ب : باورش با خودتان اما این تمام ماجرا نیست!
ه : هههههه فکر کردین ما هم ساده ایم!؟
ه : هر زمان ، هر مکان، هر جا، سخن از اعتماد است ما (مخابرات ایران) هرهرهرهرهر می خندیم! آی می خندیم و از شلیک گلوله به پیکر بی جان اعتماد شما کارمندان لذت می بریم !
ف: فقط باز به ما و حرفهایمان اعتماد کنید! ما خیلی خوبیم! بهتر از این هم ، بازی بلدیم!
د : دقیقاً راه نجات همینه!
ه: همه را به یک چالش عمیق دعوت می کنیم!
آ : آنوقت همه ی شما را با دبه آشنا می کنیم و کارهایی که از دستش بر می آید!
ذ : چون تمام مخفف های این کلمه بار معنایی بسیار بدی دارد سانسورش کردم !ولی بهترین ماده برای تولید پفک است این (ذ) مثلاً همان ذرت دیگه! ولی ذرت را پرت نمی کنیم!
ر : رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن **** ترک من خراب شب گرد مبتلا کن.

 

دبه کردن

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دبه کردن یا دبه در آوردن اصطلاحی است در زبان فارسی به معنای زیر قول خود زدن و پیمان خود را فراموش کردن. این اصطلاح عمدتاً در معاملات به کار می‌رود. مثلاً می گویند فلانی در فروش خانه خود دبه کرد. این بدان معنا است که آن شخص ابتدا قول داده که خانه خود را می‌فروشد و بعداً پشیمان شده‌است.

به نوشته امثال و حکم دهخدا این مثل از آنجا ناشی شده که دبه در آوردن هم معنای ابتلای به بیماری باد فتق است و منظور این است که فرد کار سنگینی را که قبلاً متعهد شده را به بهانه ابتلا به این بیماری می‌خواهد که انجام ندهد.

 

آقای مخابرات ایران تا از دستت کاری بر می آید کاری بکن و گرنه در آخر کار پشیمانی پشیمانت می کند.

*************

1154880cookie-checkطنز وارده – از رنجی که می بریم… از داستان مصوبه ۱۷ آذر!

Please rate this

0 1 2 3 4 5
1 نظر
  1. م .م می گوید

    مصوبه ۱۷ آذر :با معانی دیگر= سیر صعودی تا سقوط…! اندیشه تفسیر صفر ! درد بی‌علاج نیز شناخته می شود.
    جناب آقای مهنس صدری عزیز مرد تمام عیار وعده های آتشین ؛ به فکر مسجدی باش تا با هم مجلس ختم مخابرات و وعده هایش را بگیریم!
    با این وعده ها تا سقوط چند نفس باقی مانده…
    همه به هم بی‌اعتنــا ، حتی به مرگ همدیــگه
    کسی اگه کمک بخواد ، کی می‌دونه اون چی میگه
    وعده دادن و لگد مال کردن حق الناس به شهادت تاریخ عاقبت خوبی نداشته برای مثال آقای سرائیان مرخصی ها رو با حکم دادگاهی لگد مال کرد و شنیدیم که سقوط هواپیمای اوکراینی چه به سر دختر و دامادش آورد.
    نتیجه ی اون عمل هرگز نمی تونه اون فاجعه باشه ! ولی می تونه چشم بنده و جنابعالی رو به حقایق باز کنه.
    حق الناس حقیقی است ؛ مجازی مگیر
    این دم شیر است به بازی نگیر.

نظرات بسته شده است.